♡♡♡گمشده ای به نام من...♡♡♡
همون آوای مردگانی سابق!!!
درباره وبلاگ


به وبلاگ ما خوش آمدید....با نام افریدگار عشق آغاز میکنیم.... خداوندا من در کلبه ی فقیرانه ی خود چیزی دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،من چوت تویی دارم و تو چون خودی نداری.... . . سر گــــــــــــــــــردانم میان مردگـــانی های دلم زندگــــانی سهل است،مــــن مردگـــانی میکنم....... . . . اینجا همه دلتنگند.. دنبال گمشده ای هستند.. من هم دنبال گمشده ای می گردم.. گمشده ای به نام من …

پيوندها
ابزار وبلاگ
خرید لایسنس نود32
منتظر
لطافت غزل
زندگی کاغذی
قصه قاصدک
عاشقانه
عکس های مذهبی ( آقا مجتبی )
خرید پالتو
قالب سولو
تبادل لینک رایگان اتوماتیک
تـــــنـــــهـــــــایـــــی(آقا عرفان)
تور آنتاليا
تنــــــــــهایـــ شـــبـگــــــرد(آقا رضا)
تنهـــایــی(آقا مجتبی)
چت روم(آقا محمد)
پایه گردان چرخشی خورشیدی

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان mordeganee Diaries و آدرس mordeganee.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 101
بازدید دیروز : 1051
بازدید هفته : 1152
بازدید ماه : 1234
بازدید کل : 236051
تعداد مطالب : 483
تعداد نظرات : 45
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


نويسندگان
☼admin)suzy)

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 

آدمی که دلتنگ است…

هیچ حرفی حالی اش نیست…

آی آدمها

برایش فلسفه نبافید...

 

گـاهی بـاید بخــندی ...

با صــِدای ِ بــُلـَند ...

که کــَر شود آســمـــآن ؛

و فـَریاد بــزنی :

دُنیــــــــــــــــا ...

نامردم اگه با این صـدای خنده نرقصـونمــت ...

 

گاهی باید آرزوهایت را مثل قاصدک بگذاری

کف دست و بسپاریشان به دست باد

تا بروند و سهم دیگران شوند...

 

چشمانـــــم را دیگـــر باز نمی کنم

دیدن این همهـــــــ جایِ خالی ِ" تـــ ـ ـ ــو"

عاقبتـــــــ ــ مــــرا ..

یا می کشد یا کــــــور می کنـــد ...

 

ین شعر را

تنها برای تو می نویسم

برای تو

که سینه ات را به سایه ها نسپرده ای

برای تو

که هنوز دنیای کودکی در دیدگانت می درخشد

نفس هایت بوی خشونت نمی دهد

تنهایی ام را تصاحب نمی کنی

و نمی خواهی

که بلندای قامتت

از ارتفاع شانه ام بالاتر رود

با کلام تو باران می بارد

و از نوازش انگشتانت

آتش زبانه می کشد...

 

دلتـنگـــــم …
هــــــمـــین !
و ایــــــن نیــــــاز به هــــیچ زبـــان شاعــــرانه ای نــــدارد…

 

خــدایـــا ...

میدانم خطا از من است ، می دانم ،

از من که سالهاست گفته ام " ایاک نعبد " ،

اما به دیگران هم دل سپرده ام ،

از من که سالهاست گفته ام " ایاک نستعین " ،

... اما به دیگران هم تکیه کرده ام ،

اما رهایم نکن ، بیش از همیشه دلتنگم ،

به اندازۀ تمام روزهای نبودنم ....!

 

نرو هیچ کس تو را بی غلط نمی سراید

اما بدان که من

از عطر نفسهایت نوشیده ام

و در آغوش شب بوها

کنار تو به خواب رفته ام

باور کن مرا..

 

هــــــــی‎ ‎رفیق‎ ...
زیادی‎ ‎خوبی‎ ‎نکن‎ !
انسان‎ ‎است ،‎
فراموشکار‎ ‎است‎ ...!
از‎ ‎تنهایش‎ ‎که در بیاید ،‎
تنهایت‎ ‎را دور میزند‎ !
پشت می کند‎ ‎به تو‎ ‎،‎
به‎ ‎گذشته ات‎ ...!
حتی روزی میرسد که به تو هم میگوید‎ : ‎
شما !؟

 

بیشمارند آنهایی که نامشان آدم است...

ادعایشان آدمیت...

کلامشان انسانیت...

رفتارشان صمیمیت...

حال، من دنبال یکی میگردم که...

نه آدم باشد...

نه انسان...

نه دوست و رفیق صمیمی...

تنها صاف باشد و صادق...

پشت سایه اش خنجری نباشد برای دریدن...

هیچ نگوید...

فقط همان باشد که سایه اش میگوید....

صاف و یکرنگ....